2777
2789
عنوان

خونمون

124 بازدید | 10 پست

دوطبقس طبقه بالاش خالیه ولی هیچ وسیله ای ندارممم باخونوادم بحثم شده 2۴سالمه نیاز ب ارامش دارم دلم میخاد برم بالا بشینم ولی هیچ وسیله ای ندارم یه موکت ساده باشه باز کافیه بنظرم

بنظرتون یه موکت زیر فرشای مادرمه گذاشته ک رو سرامیک فرشا سر نخورن بردارم متوجه میشن؟؟

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!...!!! پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشقم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!                           

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یه پتویی چیزی بنداز

برای زیر پتو میگم ک سرامیکه سرد نشههه

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!...!!! پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشقم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!                           

اره متوجه میشه خب چرا باهاشون حرف نمیزنی محله دیگه ک نیست بالای خونتونه بگین یه اتاقو فرش کنین بابخا ...

چی بگم واقعا خونواده با خونواده فرق داره

من فوقش بتونم وسایل شخصی خودم با پتو تشکمو ببرم درخواست بیشتر نمیخامم آزشون داشته باشم

بگمم میگن بمون همینجا فکر جنگ اعصابیو ک باهام میکننو نمیکنن

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!...!!! پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشقم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!                           

خب سرده مریض میشی

واقعا الان اونش برام محل نیست مهم الان دور شدن ازیناس مرحله دوم فکر اونجاشو میکنم

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!...!!! پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشقم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!                           

واقعا الان اونش برام محل نیست مهم الان دور شدن ازیناس مرحله دوم فکر اونجاشو میکنم


خب اون موکتو ببر بنداز زیرت

ولی خب بعد چرا همین الان باید بفکر باشی چون خیلی سردت میشه

لااقل ۲ تا پتو ببر بنداز روت

نه تو آنی که همانی نه من آنم که تو دانی ◉⁠‿⁠◉⁩
چی بگم واقعا خونواده با خونواده فرق دارهمن فوقش بتونم وسایل شخصی خودم با پتو تشکمو ببرم درخواست بیشت ...

خب وقتی شرایطه هست درخاست بیشتر معنی نداره .وقتی خونه خالیه واجاره نمیدین لابد مشکلی ندارن بری اونجا وسایلاتوببر بذار تو ی اتاق 

خب وقتی شرایطه هست درخاست بیشتر معنی نداره .وقتی خونه خالیه واجاره نمیدین لابد مشکلی ندارن بری اونجا ...

همینکارو میکنم پس فردااا 

میخام دیگه تاحد امکان باهاشو حرف نزنم

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!...!!! پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشقم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!                           

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

پشت کنکور

mehran47931 | 19 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   roya1441  |  10 ساعت پیش
توسط   honye_ella  |  10 ساعت پیش