نامزدیم رو تقریبا ی ماهه ب هم زدم
برادر شوهر اجیم(پسرعموی بابامه)خواستگاری کرد ازم
قبلا عاشق دختر داییش بوده
ولی اون بهش گفت نه
برا همین هرکسی رو براش انتخاب میکردن
میگفته نه
حالا طبق گفته خودش میگفت دوسم داره و اینا
قدش کوتاهه ولی
من ۱۷۰ ام اون شاید، ۱۶۷
دقیق نمیدونم شایدم هم قد خودم باشه
خونه داره
ماشین داره
اخلاقشم خوبه
ادم ساکتیه
ازینا نیست که دنبال حاشیه باشه
ولی نماز نمیخونه بهش گفتم گفت ازین ب بعد میخونم
گفت نمیذارم غصه چیزی رو بخوری و این حرفا
خانوادم همه راضی ان
خودم دو دلم
چون چندبار براش خواستگاری رفتن خانوادش
مثلا باباش برادر زاده خودش رو خواستگاری کرده بود
گفته بود نه
میترسم قبول کنم
فردا بگن این یکی دیگه رو دوست داشته
یا کسی بگه
این قبلا خواستگار من بوده
خانوادم میگن
ممکنه دیگه خواستگار نداشته باشی
میترسم اگه حرف خانوادم درست بشه
از طرفی ام میگم
شاید مورد بهتری بیاد
من ۲۲ سالمه
اون ۲۹
نمیدونم چیکار کنم😭