بله برا من شد.
چون. پسرم.. رشد نداشت... تا اخر بارداریم تحت نظر یه دکتر خوب بودم.
مادرم سکته قلبی کرد. یه مدت بخش ای سیو تو کما بود. اون وقت من هشت هفته باردار شدم.
رفتم برا دیدنش. هیشکی رو نمیزاشتن بره پیشش.
بخاطر شرایطم منو گذاشتن برم...
فک کن تو حال مامانو تاحالا ندیده بودم. منم شک میشم و بخش بقلیش بستری بودم... بهم گفتن یه قلت قلبش نمیزنه...
چون همسان بودن ریسک بود برام..
مامان بهتر شد اومد بخش قلب.... ولی اصلا نمیتونست حرف بزنه... رفتم پیشش بهش گفتم بارداریم چطوره فقط اشک میریخت... خوب شدیم دوتایی مرخص شدیم...و مامان اومد مشهد.........نمیدونم چه نذری کرد..تا هفت ماهگی تحت نظر بود م ک جفتشونو سزارین بش م. مردمو خارج کنن.
بعد رفتیم با مامان برا چکاپ...ک یچی عجیب رخ داد..
قلب پسرم میزد..ولی رشدش ممتوقف شد... ک دیگه اجازه ختم بارداری ندادم با..رضایت خودم نگهشون داشتم..دخترم بوقت دنیا اومد و پسرم هنوز نه..ــو نگهش داشتم تا موقعش برسه..مامانم. بعد چکاپ باز اومد مشهد و برگشت و برام.. اژ مشهد سیسونی اورده بود بازم.
مامانم زمستون 85فوت شد... و پسرم موند. و 86دنیا اومد. هرجفتشونم طبیعی دنیا اومدن.. 💔خیلیاذیت شدم.
مخصوصا فوت مامانم.. خیلی بد بهم شک وارد کرد
دکتری ک منو ویزیت میکرد بخاطر بارداری من بورسیع شد برا امریکا و رفت.. 😐