سلام ، جمعه روز دوم پریودیم بود اصلا حالم خوب نبود ی نوزاد ده ماهه هم دارم عصر شروع کرد ب نق زدن منم حوصله نداشتم شوهرمم میخاست بره اسنپ، بعد رفیقش زنگ زد ک میای شهرستان( شهرستانمون ی نیم ساعت با خونمون فاصله داره ) گفت نه خانمم میخاد بره خونه پدرش بعد اون بهش گفت تنها بیا خب بعد شوهرم گفت نه حالا بعد زنگت میزنم ...
شوهرم دید بچه نق میزنه گفت ببرمش بیرون گفتم اره ببرش منم ی لباس ساده در حد بیرون تنش کردم بردش
بعد دیدم خیلی طول کشید چون همیشه نهایت یک ساعت میبردش بیرون .. زنگش زدم گفتم کحایی گفت هیچی تو خیابونا دارم میچرخم و بچه خابیده
حدس زدم ک رفته پیش رفیقش ولی ب رو نیاوردم وقتی اومد گفتم کجا بودی چقد طول کشید گفت هیچی خرید کردم و دیدم خابیدع تو خیابونا چرخیدم ..
بعد ی کلیپ از دخترم تو راه گرفته بود رو گوشیش دیذم ، اول اتوبان بود ,مطمعن تر شدم ک رفته اونجا
ازش پرسیدم رفتی شهرستان ، اول گفت ن بعد گفت اره ..
خیلی ناراخت شدم ک چرا بهم دروغ گفته؟ چرا بچه رو با اون سرلباس برده ؟ ولی بیشتر از همه ناراحتم چرا نکفته و بهم دروغ گفته ک کجا میره
واقعا خق دارم ناراخت باشم؟ چ رفتاری باهاش بکنم؟
چون خودش اگ من بدون اجازه جایی برم غوغا ب پا میکنه
