گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟
اگه یه روزی نوم تو تو گوش من صدا کنه دوباره باز غمت بیاد که منُو مبتلا کنه به دل میگم کاریش نباشه … بذاره درد تو دوا شه بره توی تموم جونم … که باز برات آواز بخونم