بچها دیگه واقعا بریدم
شوهرم کارای مسخرشو تموم نمیکنه
از صب تا شب به خونوادس میخواد خدمت رسانی بکنه
بکنه من نمیگم نکنه ولی تا کی تا کجا
اونم به درک به من دروغ میگه حالم بهم میخوره
من امشب شوهرم خواب بود دیدم گوشیش دستم بود دیدم طبق معمول پول زده برای مادرش
رفتم زنگاشو نگا کزدم دیدم زنگ نزده بهش بگه چون اس نمیره براش
خلاصه ظهر که باهم بیرون بودیم دیدم خواهرش بهش زنگ زده بود بد جلپی من صحبت الکی میکرد پشت تلفتن
الان که اینو دیدم فهمیدم انگار برا خواهرش پول زده بود چون من بودم به خواهرش فهموند رمزی مرف بزن قلبم داره درد میاد از پول دادن نه از دروغغغ منو جلپی خواهرش کوچیک کرد الان خواهرش میگه دادشم خوب از زنش پنهون میکنه بهش دروغ میگه