انقدر اعتماد بنفسم کمه نمیتونم تنهایی برم جلسه بچم ،خیلی خستم انقدر استرس میگیرم بیرون رفتنی انگار جنگه
خودباوری بجای خودباختگی اراده تلاش پشتکار موفقیت
چرا خب
شوهرمم میگ بابا تو خوبی اونام از خداشونه خوب بودن عمل نمیکردن،خیلی دلداریم میده حتی خواهرم گفته پشیمونه عمل کرده و نچرال خیلی بهتره اما باز همون لحظه خوبم بعد ک میخام برم بیرون دستام میلرزه اصلا فشارم میفته
میترسم سر این قضیه شوهرم سرد بشه
لطفا تا دیر نشده سعی کن بخاطر بچه ت و خودت کمترش کنی و کنترلش کنی
والا همینه که هست هر چی هست، بخاطر یه جلسه که نباید ادم خودشو تغیر بده
ولی حتما برو تا جایی که میشه جلسات رو،خیلی حس مزخرفیه وقتی میبینی که جلسه س و مامانت نیومده..
بیشتر بیرون هواسم ب اینه ک الان راجب من چ فکری میکنن مخصوصا اهل محل
شایدم بخاطر وضع مالیمه نمیدونم ولی همیشه خوش پوش بودم در بدترین شرایطم پوششم شیک بوده
چرا خودتو دوست نداری؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
