رفتیم بیرون یه بافت دیدم واسه مامانم ۱۸۰۰ بود ب شوهرم گفتم چقدر مناسبه گفت ندارم ( میدونستم داره )
گفتم باشه
رفتیم بیرون یهو یادم افتاد یه تومن پیش خواهرم دارم گفتم زنگ میزنم خواهرم پولمو بزنه بقیشم تو کارتم دارم
گفت مگه نمیخواستی رژگونه بخری گفتم نه با این حالم خوب میشه ( مامانم انگشترشو گم کرده و میخواستم خوشحالش کنم )
داشتم ب خواهرم زنگ میزدم ک شوهرم گفت من راضی نیستم !
گفتم من نه ازت پولی میگیرم نه ماهانه ای نه برام خودم خریدی میکنم ۲ ساله ازدواج کردم باردارم هنوز لباسای دوران عقدمو میپوشم بعد عروسی یه شال نخریدم هر چیه از نامزدی خریدم هموناست بعد یه تومن جمع کردم حق ندارم اونطور ک خودم میخوام خوشحالم میکنه خرج کنم ؟!
جای من بودین حالتون بد نمیشد ؟ چکار کنم بفهمه ک خوشحالی زنش مهمه نه چندغاز