اگر از نظر مالی داشته باشید یا حالا با کمی سختی و تلاش بتونید جور کنید چقدر خواسته هاشو گوش میدین؟
از یه طرف یه نظری هست که آقا نمیتونی برای بچه خرج کنی خب بچه نیار یا بچه های بعدی رو نیار. حق نداری دنیاش بیاری وقتی از پس خواسته هاش برنمیای. حسرت به دل بزرگش کنی به خاطر خودخواهی ت.
بعد از اون طرف هم بسیار میگن هرچی بچه گفت براش نگیر پرتوقع میشه فلان میشه.
واقعا تو تناقضش گیر میکنم من همه ش!
کل تلاشای زندگی من برای شادی بچه مه. بعد خیلی وقتا وقتی چیزی میخواد حس میکنم باید بگم نه پرتوقع نشه:/ بعد تو خودم به تناقض میخورم که دیوانه تو با اینکه بچه دوست داری بعدی رو نمیاری میگی نمیخوام تا اوضاع مالی م بهتر نشده یکی دیگه بیارم که بچه هام حسرتی بمونه به دلشون. بعد داری تلاش میکنی کار میکنی به خاطر همین یه دونه بچه. بعد حالا جلوی خواسته هاش فکر میکنی مدام باید بگی نه پرتوقع نشه:/
از بس هم اطرافیان نظر میدن البته. که چرا به حرفش گوش میدین و چرا میخرید و فلان.
من واقعا خودم کیف میکنم برای بچه م اسباب بازی بخرم. اصلا کیف من اینه پول دربیارم که برای این بچه یه چی بخرم ذوق کنه بازی کنه سرگرم بشه. بعد هربار یه چی میخواد باز همه این فکرا میچرخه تو ذهنم.