خالم تعریف می کرد یه بار که رفتن بودن مهمونی پسر خاله ام که 4 سالش بوده چند بار از تو دیس میوه خیار برداشته خورده
خالم شوهرش رئیس بانک بود پولدار بودن اما خب بچه اون موقع هوس کرده و چند چندتا خیار خورده
خالم میگه سر راه که برمیگشتیم خونه چند تا کیسه خیار گرفتم و اومدیم خونه هی خیار میشستم و میدادم علی (پسر خاله ام) بخوره هی میشستم و میدادم بخوره طوری که التماس میکرده مامان دیگه خیار نمیخوام
ولی خالم میگه اینکار و کردم تا چشم و دل بچم سیر باشه و تو جامعه مثل گدا و گشنه ها رفتار نکنه
دیگه از اون به بعد پسر خاله ی من تو مهمونی ها فقط یه بار از هرچیز بر میداشته و هرچی تعارف می کردن بار دوم دیگه نمیخورده
خلاصه که خانم ها درسته که کار خوبیه به بچه ها از خوراکی که باهامون هست تعارف کنیم ولی اگه کسی اینکار و نکرد نباید دلگیر بشیم و نفرین کنیم
مردم در قبال بچه شما هیچ مسئولیتی ندارن و بچه شما فقط برای خودتون عزیز هست.
به بچههاتون عزت نفس یاد بدین
حالا درسته اون بچه دو ساله بوده ولی یادگیری مهارت های اجتماعی از همین سن شروع میشه
مثلا همین حکایت خاله من، نشسته به بچه توضیح فلسفی بده که عزت نفس چیه ولی با رفتارش بهش نشون داده عزت نفس یعنی چی ، این کاری هست که مادر عاقل میکنه
نذارید ذهن بچهها فقیر رشد کنه
ذهن فقیر انسان رو فقیر میکنه و ذهن ثروتمند انسان رو ثروتمند میکنه
پ.ن : من فقط تو نی نی سایت همچنین مادرایی دیدم که توقع بیجا از همه دارن و فکر می کنن همه باید جلوی شاهزاده ای که بدنیا آوردن خم و راست بشن 🥴