هر صبح ک بیدار میشم باید منتظر باشم ببینم دست کدوم رهگذری رو میگیره و میاره خونه ( دوست رفیق غریبه از شهرستان و دانشگاه و ...)
اعتراض هم میکنم میگه من پسر آدم سرشناسی هستم ایلدارم تو شهرستان ماها سفره داریم و ....
میگم چجور سرشناس و ایل داری هستید ک یه برادرت عروسیت نیومد و یکی هم اومد کادو نداد 😂
کسی ایلداره ک چندتا آدم حسابی دورشه که تو خوشی و روزهای خوبشم خوشحال شن کمک حالشن نه چارتا حسود گدا گودول ک چشم دیدن پیشرفت و خوشی کسی رو ندارن و تو خوشیا علنا دشمنی میکنن
بعدم هر غریبه و رهگذری به صرف اینکه از یه شهرستان هستید ک نشد ایل و طایفه
واقعا موندم چطور نمیفهمه !!!
انقدرم این کساییکه میاره انرژی منفی دارن قبل و بعد رفتنشون تو خونمون دعوا میفته
کیا مثل من اینطور گیر افتادن ؟