بچه ها این روزا ببشتر از قبل درگیرم
هر حرفی میزنم برا خودشون یه چیزی از توش درمیارن ؛ صب گفتم مامان خمیر دندون نداریم گفت اره نداریم با تندی ، گفتم امروز بگیریم گفت پول نداریم هنور حقوق ندادن گفتم خب فردا دیگع حتما بگیریم هی لحنش بدتر شد انگار من حرفی بدی زده باشم بعدشم گفت مگه حقوق نمی گیری یدونه برا خودت بخر فقط تو استفاده می کنی گفتم باشه باز ادامه داد اصلا بی ربط نفهمیدم چی میگه چشه دیگه سکوت کردم گفتم باشه می گیرم خودم ولی از لحنش ناراحت شدم دیگه چندبار باهام حرف زد وسط حرفم حق به جانب ولی میخواس مثلا سر صحبت باز کنه راستش دیگه چون ناراحت بودم سر سنگین تا کردم ، امشب متوجه شدم به بابام گفته پول ندادی بهم بچه ها ناراحت شدن گفتن خمیر دندون بگیر نگرفتم واقعا ناراحت شدم اصلا فقط بلده با ابروی من بازی کنه همیشه جلو مهمون جلو خانواده تو عروسی تو مهمونی همش حس میکنم بدش میاد ازدواج نکردم هی خشمشو اینجوری سرم خالی میکنه خسته شدم از دستش جای ارامش همش باید بریزم تو خودم هی از دست این کاراش
