واقعا وافعا سویا کم داشت شواهدش هم بسیاره
از اینکه همراه شوهرش نرفت خیییییلیییییی حرص میخورم. الکی خودت رو برای مادرشوهر عزیز میکنی که چیییییی؟؟؟؟
حرف من اینه همسر اول امپراطور بودن دلیل منطقی برای ملکه بودن نیست. ملکه بودن سوسانو هم از ازدواجش نبود وافعا بدون ازدواج با جومونگ هم شایستگی مقام ملکه رو داشت.
جومونگ میتونست یه قانون بذاره که لزومی نداره ملکه همسر اول باشه. هرکدوم جایگاهشان جدا (همونطور که دونگی این قانون رو اورد)
لطفا لایک کنید 🙏
لایک=لایک
اره واقعا منم خیلی حرصم سر نرفتنش
حرفام اینه اگه عین آدم میرفت باهاش دیگه مشکلات جانشین یا ملکه کی باشه پیش نمیومد
همون موقع شاید همه چی تغییر میکرد جومونگ برای خودش پیش میرفت سوسانو برا خودش اصلا خیلی چیزا ممکن بود تغییر کنه
ولی حداقل این مسخره بازی های بعدش به وجود نمیومد که یهو بعد ۲۰ سال جومونگ پسر دار و همسر اول دار بشه و همه چی تعییر کنه
ببین شاید آدمی با اسم هموسو تو تاریخ بوده باشه ولی پدر جومونگ نبوده
هر منبعی که میگه هموسو پدر جومونگه افسانهآیه و کار گروه بانوان کاهن (یومیول اینا) ست. اینم داستان داره یومیول میخواسته کشور مستقل تشکیل بده جومونگ رو شیر کرده فرستاده جلو و براش اصل و نصب جعل کرده که ساحت یه کشور جدید رو موجه جلوه بده
هموسو یه چیزی مثل خدای جنگ یا روح آب و... اینطور چيزهاست
یوها قبل گوموآ اصلا ازدواج نکرده بوده
دیدار یوها و هموسو یه چیز افسانه ای طوره
خودش رو الکی زجر داد
باشه خودت رو میخوای زجر بدی حداقل یوری رو میفرستادی جلو با یه نامه که بگی همسرت مرده این پسرت
اونطوری خودت هربلایی سرت میومد به خودت ربط داشت. یوری رو هم سوسانو تربیت میکرد بین بچها جنگ نمیشد
دقیقا
یوری خیلی الکی اذیت شد حتی بعدش هم که فهمیدن پسر جومونگه اذیت شد
چون واقعا همه قبول داشتن پسر اول سوسانو جانشین میشه وقتی این یهو اومد اکثرا نتونستن قبولش کنن و به خاطر همینم در آینده به مشکل میخوره
یعنی سویا گند میزنه به همه چی با این تصمیم گیری هاش
با شخصیتش کار ندارم به نظرم باز زن خوبی برای جومونگ بود تا یه جاهایی اما تصمیم هایی که گرفت در این زمینه خیلی بد بود
دقیقا یوری تو قصر بزرگ میشد این همه مشکل تا آخر عمر گریبان گیرش نبود
وای یه جا درمورد فرار اول سویا از قصر نوشته بودن
قرار بود سویا به بهانه هواخوری بری حیاط از اونجا فراریش بدن. ولی دم در اتاقش گرفتنش. چرا؟ چون با خودش بقچه لباس برداشته بود. اگه اون بقچه نبود راحت میرفت قدم میرد و بعدش هم فرار میکرد. بخاطر چهارتا لباس خودش رو گیر انداخت
یکی میگفت خب بدبخت شوهرت قرار بود امپراطور بشه فکر میکنی نمیتونست چهار دست لباس برات بخره؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
