اتفاقا طلای عربی هم تو مایه های همین طلای جنوب خودمونه بزززرگ و ضخیم
مثلا یه النگوش کار یه دستبندو میکنه😅
از من نزدیک یک کیلویی بود😭😭😭البته وامم گرفتیم و ماشینمم گذاشتم.
دیگه هرچی پس انداز داشتم همینا بود دیگه...که خونه رو بزرگ کنم ولی بعد اون اتفاق ۱۲ روزه مجبور شدم بعد چند وقت بفروشمش چون دیگه قصد ندارم برم اونجا!
مادرمم خونه اش رو فروخت بعد از ما بعد از اینهمه سال رفتن مشهد کنار خواهرم و آقا که دیگه خیلی خوش بحالشونه🙂
الانم با ۲.۳ پولش یه ویلای نقلی خریدیم بابلسر که درگیر کارای اونم.
با اون یه ذره باقی مونده اش میخوام ماشین شوهرمو بفروشیم دوتا بگیریم من بدون وسیله خیلی سخته برام😭
الان کلا روی هم یه سرویس دارم و ۶ تا النگو که به قول خودت ظریفن ولی خیلی دوستش ندارم میخوام برم عوض کنم...
به یکی مث تو عزیزم خودت ظریفی بهت میاد من نه گم میشه تو دست و بالم درشت باشن مشخص بشن لااقل😅
حلقمو کاری نمیتونم بکنم وگرنه همونم عوض میکردم اینم یه رینگه و یه نگین روش خیلی کوچولوئه در برابر من😅