خداروشکر
نه بچه من خیلی اذیت شد یادم نمیره یبار تو یه روز تا غروب شکمش یازده بار کارکرده بود بیحال شده بود دهنش خشک شده بود گریه میکرد اشک نداشت بردمش اورژنش همونجا زنگ زدم سوپروایزرم گفتم یا شیفتمو عوض کن یا نمیام دیگه
جایی که من کار میکردم 24 ساعته بود شیفتاش خدا خیرش بده همون موقع عوضم کرد گذاشت شیفت اول صبح ساعت 4 دیگه بچه پیش پدرش بود
ولی بچه ها هروقت به اون روزا فکر میکنم عذاب وجدان میگیرم حس میکنم مدیونم به بچم