همسرم میگه همیشه باید پیشت مامانم باشی تنها نمونه همیشه بیشتر حرفاش تماس هاش تصمیماتش با مادرشه چیکار کنم به نظرتون
هیچی عزیزم وا بده همین
اگه دوس داری خودت از مادرت دور بشی اوکی این کارو بکن
نباید شوهر میکردی
تلاش برای دور کردن در نهایت دور شدن عاطفی خودت از شوهرت میشه
این راهارو رفتم هیییی
نامزدی؟
پیرت میکنه و درست هم نمیشه
مرد بچه ننه تغییر نمیکنه
اون دیگه اینطوری بزرگ شد نمیشه درستش کرد
ی بزنامه بچین کمکم اینکارو بکن از دروغ و داستان سرهم کردن هم استفاده کن مثلا مامانت اینکارو کرد و ....
خودتو خوب نشون بده ...
مادرش چند سالشه؟
سعی کن کمی هم که شده فکر کنی مادر خودته
کمی دوستش داشته باشی
رابطت با همسرت و مادرش خوب میشه
دنیا دو روزه ارزش جنگ و جدایی نداره
یوقت خدایی نکرده مادرش فوت میکنه میگه ببین سر نزدی
شوهر منماینجوری من کنار اومدم تا حدی اونم خیلی نرمال تر شده
منم مادرمو دوست دارم اما نه انقدری که برم به شوهرم یا داداشم یا عروس خونمون بگم برو پیش مامانم باش بابام سرکاره تنها میمونه والا منم خاهر شوهرم تازه ازدواج کرده هر وقت بتونه کاری نداشته باشه میاد خونه مامانم ببینه سبزی و این چیزا باشه میاد کمکش والا بخدا داداش من اینجوری نکرد با اینکه مامانم جونشه اینقدر بزرگ شده که معنی زندگیه مستقل رو میدونه
هر تلاشی که بکنی اونو از مادرش دور بکنی از خودت دورش کردی ! بجای اون تلاش بکن به سمت خودت جذبش کنی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
