هر کدوم شون یک جوری فتنه ان، مادر شوهرم میشینه تو جمع متلک میندازه جلو جاری که من نتونم حرف بزنم، یا منت میذاره، جاریمم همش میخواد بگه من باهاشون خوبم، من از تو سرترم ، غیر مستقیم و با فتنه حرف میزنن ، چطوری جواب بدم که سوارم نشن؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
وصیت من به شما: همیشه قبل از سوال پرسیدن از کسی اول به خودتون بگین به من چه😑 تا بعدش بهتون نگن بتوچه! 🤨 اگر بعضی ها این وقت و انرژی که برای دخالت تو زندگی دیگران صرف میکنن و برای علایق و تفریح و زندگی خودشون بزارن بخدا همه خوشبختن.خواهش میکنم برای اینکه کسب و کارم اینبار رونق بگیره و دیگه ضـرر مالــی نکنم یه صلوات بفرست😥
مادر شوهر: اون سال رفتم خونه عروس براش غذا بردم، سرما خوردم ، این مثاله ها، مثال یک کاری کرده ، جلو جاریم بازگو میکنه که من فلان کارو کردم برات، یا اینکه این لطف و بهت کردم بعدش خودم مثال مریض شدم
🤣🤣🤣تازه نمیذارم پسرش براش کاری کنه ، از این میسوزه، خودش کاری برای ما نمیکنه فقط توقع داره جلوش خم بشیم، منم باج نمیدم ، چه براش بمیری چه براش ...، یکی هست براش