مباراااارک باشه عزیزم.ایشالله قدمش پر از خیر و برکت باشه و سایه پدر مادر بالاسرش !پیامتو پیدا کردم واسه چی نگرانی.عیبی نداره کاسنی شاید یه کم‌سردیش شده.بهش شربت بده.پیش میاد از این چیزا!منم خوبم.میگم واسه وزن‌گیری بچه بیشتر چی بخورم.تو تحربه شو داری
آره عزیزم...اولی ۲۶۰۰ بوده و دور سرش ریز و نربوط به ۳۶ هفته بود و با این حال به زوررررر از کانال زایمان رد شد بعد دنیا اومدن تا چندثانیه نفس نمیکشید...این یکی تو ۳۷ هفته ۳۳۰۰ بوده و دورسرش مربوط به ۳۸ هفته و ۶روز🤤🤤من از این دکترم خاطرجمعم که الکی نمیگه لگنت کوچیکه چون خودش از اول اصرار به طبیعی داشت اما امروز با معاینه گفت کوچیکه لگنت
عزیزدلم .. اول خیلی خیلی بهت تبریک میگم ..😍😍منم عین خودت تو محرم و صفر خیلی نذر و نیاز کردم خیلیییی اشک ریختم همش میگفتم خدایا من و از این ماه عزیزت دست خالی بیرون نبر اخه اگه این ماه بره دیگه به چی قسمت بدم..؟ 😢
وقت بعد از هر دو ماه پری شدم واقعا منم گله کردم ولی باز بعد از تموم شدن پریود بعد از نماز از خودش خواستم .. اخه کی و داریم غیر از خودش ..؟ به کی پناه ببرم غیر از خودش .. تو رو خدا با این دل پاکت برا من کمترین و گناهکار درگاه خدا دعا کن .. منم همیشه میگم خدایا دشمن شادم نکن نزار حرفم تو دهن مردم بیفته .. ای خدا..😢😢
گلم برای من 26 بود کابرگولین دکتر داد بهم اومد پایین نگران نباشاگه بالا باشه پایین میاد دکتر ممکن بعد به خاطر این گفت تکرار کن مطمین بشه چون ازمایش حساس در استرسم بالا میره رنج خود ازمایشگاه چند بود چون 29 که میگی باید با رنج ازمایشگاه سنجیده بشه شما شرایط قبل ازمایش
رعایت کردی مثلا باید دوساعت از بیدار شدنخواب صبحتون گذشته باشه کمتر نباید باشه
حالتو کاملا درک میکنم از خدا میخام انگشت نما نشی رو زبون مردم بیکار نیفتی و خیلی زود بحق 5 تن ال عبا مامان بشی دلتشاد بشه خیالت راحت بشه
ای خدا
یا کریم الصفح
میدونی یعنی چی این ذکر یعنی خدایی ک هم خطا رو میبخشه و هم کلا اون خطا رو یادش میره
یعنی هیچ وقت با منت نگات نمیکنه
الهیییی بگردم...خیلی سخته منم دقیقا شرایط شمارو دارم...همش میگم بمیرم بچم چه زود بزرگ شد...اون هنوزز احتیاج داشت تو بغل خودم بخوابه رو پای خودم بشینه اما دیکه وقتی نداره و حداکثر دو هفته دیگه کوچولوی خونمه...پریا هم دیروز حشن یلدا داشت و من همشششش دعا میکردم تا دیروز زایمان نکنم که بتونم باهاش باشم و خداروشکر باهاش رفتم جشن و خیلیم عالی برگزار شد
خدا نکنه عزیزم
موقع شیر دادن دعاگوتون هستم عزیزم
خاله زینب پسرم اینقدر پسر بدیه شب تا صبح چشم ازش برنمیدارم تا شیر میخوره بالا میاره یا سکسکه میزنه یا غر میزنه تو خواب یا هم زور میزنه جیش میکنه کلا درگیرم تا صبح فکر کنم رفلاکس معده داره باید ببرمش دکتر
حسابی کمبود خواب دارم😴😴😴😴😴😴😴😴😴😴
شبا میگم کاش بچه های تاپیک همه ی این سختیهای شیرین رو تجربه کنن🙏🙏🙏
چقدر خوبه که درکم میکنی طفلی عادت داشت لالایی بگم غصه بگم روپام باشه همه را ترک دادم حالاعادت داره شبا دستم را بگیره بخوابه دارم ترکش میدم میترسم بعدا نتونم یهو جدا کنم اذیت بشه هنوز ۴سالشه دوست دارم تو بغلم بخوابونمش،خونه ما طبقه دومه آسانسور نداریم نمیتونم زیاد بیرون برم فقط واسه مراقبتهام میرم طفلی اونجا غریب بود اولین بارش بود یکی از اقوام که با ما رابطه خوبی نداره هم اونجا بوده خیلی با خواهرشوهرم صمیمی هستن مطمئنم گرم گرفتن اصلا حواسشون به دخترم نبوده خجالتیه ،الهی بمیرم همه جا بدون من داره میره رفتنی میگفت قول میدی کمرت خوب شد دیگه خودت منو ببری😭😭😢
