سلام
با شوهر رفتیم یه لباسی بخریم.
بعد که خریدیم گلایه کرد که چرا بهم نشون ندادی بیام ببینمت؟ گفتم عب نداره وقتی تو خونه پوشیدم می بینی. وقتی هم که پوشیدم گف اون موقع میخاستم ببینم!
از این حرفش ناراحت شدم. چون خودش قبلش خواست که بهم کارت بده برم حساب کنم و من فکر نکردم دوس داشته باشه بیاد تو اتاق پرو. و الانم وقت ذوق کردن اون بود نه این حرف.
چی بهش میگفتم بیخودی تقصیر من نندازه و حالمو نگیره؟
یه جواب خوب بگین لطفا
چون این تیپ مثالا زیاد تکرار میشه موقع ابراز وجود ها