دروغ چرا من زن زندگی نیستم
با همه ی بدی هام کاستی های خودمو می دونم
مامانم زن زندگی نبود منم به اون رفتم
پااااااکیما ولی نمی تونیم کس دیگه رو کنارمون تحمل کنیم نمی دونم چجوری بگم
انگار دوست داریم تنها باشیم
حریم خصوصی مون برامون مقدسه
مامانمم تنهاست و عذاب می کشه ولی نمی تونه کسی رو کنارش تحمل کنه حتی منو