یکساله قهرم خونه بابامم وووو چه بدبختیا که نکشیدم تو این مدت دوباربه حکم دادگاه برگشتم هردوبار بابدبختی دوباره اومدم خونه بابام چون ادامه این زندگی کاملا اشتباه باهزار دعواوداستان بلاخره راضی شده شنبه رضایت بده واسه طلاق الان من نمیدونم چه مرگمه حالم یه جوریه هم دوست دارم همه چی تموم بشه هم نمیتونم قبول کنم دیگه مال من نباشه توروخدا آرومم کنین بدترین حال دنیارو من دارم خدااااا چیکارکنم
دادگاه نیومد همه چی دوباره بهم خورد حالا وکیلم درخواست طلاق غیابی داده اون یه شهر دیگس الان دوباره میگه همه ی مهریه رو پرداخت میکنم ولی طلاق نمیدم موندم با این بشر تا کجا پیش میرم خدا داند