پدر بزرگ همسایه هر وقت میرم خونشون عصاش شوخی شوخی میزنه به پاهام صفحه 3

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

مدیر استارتر

عضویت: 1403/12/26

تعداد پست: 172

مگه مجبوری بری خونه همسایه؟

خب با عروسش رفیقم صدام میکنه مجبورم برم

1404/05/11

11:26

مدیر استارتر

عضویت: 1403/12/26

تعداد پست: 172

قسمت اصلی

باسن

1404/05/11

11:32

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

مامان دلارام

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

هایدی8

عضویت: 1393/11/28

تعداد پست: 11496

خب با عروسش رفیقم صدام میکنه مجبورم برم

حتما به عروسش بگو

یا یه مدت نرو اونجا ، اگه پرسید چرا نمیای بگو پدرشوهرت این کارو میکنه و منم خوشم نمیاد

به ذره گر نظر لطف بو تُراب کند.....به آسمان رَوَد و کار آفتاب کند....

1404/05/11

11:32

مدیر استارتر

عضویت: 1403/12/26

تعداد پست: 172

حتما به عروسش بگویا یه مدت نرو اونجا ، اگه پرسید چرا نمیای بگو پدرشوهرت این کارو میکنه و منم خوشم نم ...

چندین بار گفتم میگه اون عقلش نمیرسه داری زیادی بزرگش میکنی با زدن عصا بهت چیزی کم میشه مگه بذار بخنده

1404/05/11

11:34

هایدی8

عضویت: 1393/11/28

تعداد پست: 11496

چندین بار گفتم میگه اون عقلش نمیرسه داری زیادی بزرگش میکنی با زدن عصا بهت چیزی کم میشه مگه بذار بخند ...

عروسش از خودش نادون تره

این حرفا چیه

اگه عقلش نمیرسه با عروسش اینکارو کنه

بنظرم رفت و آمدت رو قطع کن

به ذره گر نظر لطف بو تُراب کند.....به آسمان رَوَد و کار آفتاب کند....

1404/05/11

11:35

مدیر استارتر

عضویت: 1403/12/26

تعداد پست: 172

عروسش از خودش نادون ترهاین حرفا چیهاگه عقلش نمیرسه با عروسش اینکارو کنهبنظرم رفت و آمدت رو قطع کن

همون دیگ چرا ب عروسش نمیزنه

1404/05/11

11:37

عشق،دیبا

عضویت: 1402/03/06

تعداد پست: 21486

با عروسش دوستم طبقه بالا میشینن بهش میگم میگه تو چقد وسواسی حرف در میاری اون که عقلش کار نمیکنه میگم ...

ما دبیرستان بودیم برا درسخوندن میرفتیم خونه پدربزرگ یکی از دوستانمون که خونه باغ مانندو باغچه داشت و محیط اروم و امنی بود اونجا باهم درس میخوندیم دیدم پدربزرگهایی هیزو که میگم...

😊

1404/05/11

18:34