توعروسیمون خواهرشوهرم بادخترخاله های تحفش که ازحسادت داشتن میترکیدن همه رفته بود بهترین ارایشگر شهر ...
باور کن اشتباه از خودت بوده بمن قبل اینک برم مادرشوهر گفت جاریت لباسش پف داره و نقره ای و فلان شوهرمم همونجا ب فیلم بردار گفت رسیدیم بهش بگو داماد گفته برو بشین سرجات نرفت ب خدمه بگو شربت بریزن روش ک بعد دیدم ن بابا بدبخت لباسش اصلا پف نداشت شوهرت باید میزد لهشون میکرد وقتی انقدر نفهمن