ساعت۱۲ونیم بودرسیدیم ازخونه مامانم تازه میخاستم برنج بزارم باخورشت بخوریم دیدم مادرشوهرم داره زنگ میزنه گوشیم گفتش خونه ای ظرف وظروفتوبیارم منم گفتم اره بیا..بعدرفتم دم در که دیگه تونیاد پرو پرو راشو کشیداومد تو حسم بهم میگفت بخاطربوی قورمه سبزی اومده که بخوره..بعدمنم برنجم حاضرنبود یه پیاله بزرگ خورشت ریختم اوردم برگشته میگه اشتهاندارم گفتم برنج نداره که خورشت خالیه بعدهیچی نگفت بعد دیدم یجور پیاله رو لیس زده که نگو
🤣 لیسید
😐
اسم خودمو شنیدم اومدم
چرا کار خویت رو خراب میکنی با این تاپیک و حرف
قرمه سبزی واقعا دل آدم رو آب میندازه
دستت درد نکنه
چه عروس بی ادبی
حالا نمیشد فردا بیاره 🤦🏻♀️آخه چرا یه عده انقدر بی درکن
اشکال نداره حالا شما که میخواستین بخورین یه پیاله ام اون خورد😅
یا خدا🤐🤐🤐🤐
خیلی زشته . اگر یه شب دلم برای قند عسلم و زنش تنگ شد و رفتم خونشون .زنش راجع به من چنین فکری کرد چی🙁
مادرشوهرم اصلا مارو یه شب شام درس حسابی دعوت نکرده تواین۳سال کلا دوبارگفته بریم که اونم توقورمه سبزیش مرغ ریخته بود..خوبه حالاشوهرم گوشتشونومیگیره ولی یبارنشددعوتمون کنه غذای درس حسابی بده
حالا از گلوت میرفت پایین نمیدادی بخوره واقعا ناراحت شدم از تاپیکت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
