امروز مامانم رفته بود بیرون تا ساعت ۹ اینای شب.. بعد چون خونمو نو عوض کردیم و یجایی فعلا هستیم که یذره خطریه..
خونه داییم اینا هم نزدیک مونه.. مامانم بهشون سپرده بود که بهم سر بزنن زنداییم اینا و منو صدام کنن که برم خونشون.. ولی من به مامانم گفتم که ن من نمیترسم و این حرفا
و واقعن نمیترسم مهم نیست برام واقعن
درم کلید نبود .. زنداییم اینا ی بار فقط زنگ زدن اونم روز بود ببخشیدا به هیچ جاشون نبودم😂🤝 خلاصه
کولرمونو خاموش کردم و گرفتم خوابیدم ولی وقتی بیدار شدم دیدم کولرمون روشنه و اتاق سرده خیلیی.. پشمام ریختاا😐😐 چجووری میشهه؟😂 بعد قشنگ اینو هم حس کردم که یکی ورد خونمون شده و من با صدای بستن در بیدار شدم🔪🤣
نمیدونم چی بگم والا .. به زنداییم اینا هم زنگ زدم گفتم ما نبودیم اصن🤌🏽😂
بنظرتون کسی بودههههه؟!!