۷ سالم بودم شب عروسی داییم میخواستن جلو عروس گوسفند قربونی کنن که پاشو بزاره خون رد شه خلاصه،من همون موقع فیوز برق و زدم تا فهمیدن فیوز پریده و اینا یکم طول کشید بالاخره فیوزو زدن و بله همه دیدن عروس افتاده تو خون و لباسش کامل خونی،کسی نفهمید کار منه ولی اگه داییم میفهمید زنده به گورم میکرد،
کاربر آقا هستم،کاربری دست دونفره ،روزا خودمم،شبا خودشم