2777
2789
عنوان

این داستان راجب خانواده شوهر

261 بازدید | 18 پست

عقد هستیم از زمان نامزدی تا الان ،فارغ از اینکه خانواده شوهر حمایت نکردن مالی هیچ ، بلکه باعث نابودی شغل همسرم باعث نابودی و بالا کشیدن پولی که سال ها واسش زحمت کشیدیم و می‌خواستیم خونه بخریم شدن ، من یه مادر شوهر واقعا سلیطه و پیر از لحاظ سن اما دل جوون در حد دختر ۱۴ ساله دارم و یکی از خواهرشوهرام طلاق گرفته و از این دخترا هست که با سن جوونی که داره از هول حلیم افتاد توی دیگ و بلندپرواز هست و با مثل یه مرد ۷۰ ساله پولدار ازدواج کرد و طلاقش داد شوهرش و حسرت عشق داره شدیدا و یه خواهر شوهر دیگمم شوهرش مدام بهش خیانت می‌کنه چون چند تا بچه داره مونده سر زندگیش ، مادرشوهر من همچیو فقط واسه دختراش میخواد ،عروسا رو زجر میده و از پسراش می‌کشه بده دختراش و ناکام مونده و به آرزوی خوشبختی دختراش نرسیده 

تیکه تیکه میزارم از قبل تایپ نکردم 

«ای حضرت چاره ساز ،حسین ،حسین ،حسین » « کار منم راه بنداز ،حسین ،حسین ،حسین »

  لایک

هربارهی میترکم هی از رو نمیرم بازمیام  یک عدد معتادنی نی سایت♧♧☆♧♧ازسال۸۹ ک پسرم متولدشد تا الان کاربرنی نی سایتم ...۱۰۰بار ترکیدم  دیگه قول میدم حرفای بی ربط نزنم ک منهدم نشم😍😍🤫منودوست داشته باش نی نی یار🤗

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

خواهر شوهرم همونی که طلاق گرفته عفریته هست و انواع حرکات زد که ما عقد نکنیم و خب خداروشکر آرزو به دل موند، انواع بیشعوری انجام دادن این خواهر شوهرم و مادر شوهرم و اونقدر پررو هستن که توقع دارن با وجود کاراشون و بیشعوریاشون ،شوهرم بره پادویی و حمالی کنه واسشون ، مثلا شوهرم سرکار هست زنگ میزنن بیا کمکمون مهمون داریم بیا نون بخر و ...درحالی که خودشون هر کدوم دوتا ماشین دارن و بغل دستشونه همه فروشگاه ها و مغازه ها یا مثلاً واسه کاراشون توقع دارن شوهرم بره حمالی پادویی ، شوهرمم ازشون دل خوشی نداره ولی ازبس بد دهن هستن و توی کوچه خیابون و محل میفتن عربده کشی تا حدی احترام میزاشت بهشون

«ای حضرت چاره ساز ،حسین ،حسین ،حسین » « کار منم راه بنداز ،حسین ،حسین ،حسین »

مثلا بحدی بیشخصیت هستن که یه بار گفتن اره بعد از ازدواج اگه تو باهامون نیای پارک و ...ما فقط شوهرت رو می‌بریم ، شوهرم هم بارها حرفشون زده آدم نمیشن انگار عقل ندارن،یعنی راه حرف مفت زدنشون می‌بنده ،از در دیگه وارد میشن ، منم بارها به شوهرم گفتم اصلا نمیخوام پادویی اینا رو کنی و اونم یمدت مراعات میکرد خیلیم معذرت میخواست بابت رفتار خانوادش ، ما ازدواج غیر فامیلی و غریبه بودیم کاملا 

«ای حضرت چاره ساز ،حسین ،حسین ،حسین » « کار منم راه بنداز ،حسین ،حسین ،حسین »

ازبس سر رسوایی راه مینداختن مثلا صدای عربده زناشون توی کوچه میاد و پدر شوهرم هیچیییی نمیگه بهشون ، یمدت قبل خواهر شوهرم دوباره یه حرکت بیشعوری زد از ذات خرابش ،شوهرم بلاکش کرد ، دوباره امروز نامزد جدید خواهر شوهرم با خواهر شوهرم ترفند ریختن شوهرمو به بهونه ای بکشن مغازه نامزدش و وقتی اومد تعریف کرد واسم چیشدع ،هرچی توضیح داد و عذرخواهی ، گفتم بارها تکرار کردی عذر خواهی یعنی نباید چیزی رو تکرار کنی ، گفتم طلاق می‌خوام هیچ حقی هم نمی‌خوام حتی مهریه فقط طلاق می‌خوام می‌خوام برم از این زندگی ، خانوادش خون منو مکیدن رسما ، اگه نزدیکشون بشیم زندگیمون می‌ره رو هوا فوری ، اونم افتاد به گریه و غلط کردن که دیگه بهشون لطف اضافه نمیکنه ،اگر حقشو خوردن حداقل نمیره محبت کنه که پررو بشن 

«ای حضرت چاره ساز ،حسین ،حسین ،حسین » « کار منم راه بنداز ،حسین ،حسین ،حسین »

این مدت که عقدم پدر منو درآوردن ، خیلیم بلا نسبتتون می ری نه بهشون ها آدم نمیشن ، اینقدرم جادو جنبلی هستن ، یه پاشون بیرون و گردشه یه پاشون طلسم و دعا ، حتی واسه طلاق ما هم دعا گرفته بودم خود شوهرم دیده بود دعا رو ، خیلی سکوت کردم ، امشب قشنگ حالی کردم به شوهرم بخواد ادامه بده اینجوری من دیگه نیستم ، کارد به استخونام رسیده بود دیگه 

«ای حضرت چاره ساز ،حسین ،حسین ،حسین » « کار منم راه بنداز ،حسین ،حسین ،حسین »

خانواده شوهرم مارو هیچوقت حمایت نکردن تازه اذیتمونم کردن

ما رو رسما جر دادن خواهر کاش اذیت بود 

«ای حضرت چاره ساز ،حسین ،حسین ،حسین » « کار منم راه بنداز ،حسین ،حسین ،حسین »

مطمین بودم اگه نمیگفتم طلاق ، به غلط کردن نمیفتاد و معلوم نبود چقد بخواد بیشعوری خواهر و مادرش رو با لطف کردن جواب بده مثلا سرکار بود شعور ندارن هرکاری قانون و ساعت داره ،زنگ زنگ که نون بگیر خیارشور نداریم بگیر ،شعور ندارن سرکار هستم ما عقدیم پول لازمیم بدون حمایت داریم میریم جلو ، یا مادر شوهرم بد دهن هست ، می‌ره واسه شب ۳۰ تا مهمون دعوت می‌کنه زنگ میزنه شوهرم که بیا کمکم آشپزی کن کمک بده وسایل بخر ،حالا شوهرش و دختراش هم توی اون خونه هستنااا ،خب کسی که نمیتونه ۳۰ تا رو غذا بده چرا باید دعوت کنه ، یا مثلاً زنگ زنگ که دست تنهام کار رو ول کن بیا وسایل سالاد رو بخر کمک بده سالاد درست کنیم ،اونوقت هم بعد از انجام کار هزار ایراد و خفت میده بهش

«ای حضرت چاره ساز ،حسین ،حسین ،حسین » « کار منم راه بنداز ،حسین ،حسین ،حسین »

ماه اگه ۳۰ روز هست ۴۰ روز شوهرم داره با اینا بحث می‌کنه آدم نمیشن ،امشب مثلا میگه زنگ نزنید سرکارم ، فردا دوباره همون برنامه هست 

«ای حضرت چاره ساز ،حسین ،حسین ،حسین » « کار منم راه بنداز ،حسین ،حسین ،حسین »

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز