منم وقتی دیدم صاحب خونه نیست و اصلا هماهنگی هم نکرده واقعا عصبی شدم
چون کارم و مشغله های کاریمو ول کردم و تو این گرما 1 ساعت یه دختر تنها با ماشین بدون کولر تو راه بودم
و آقا حتی به خودش زحمت یه هماهنگی کوچیک رو نداده بود
تازه معذرت خواهیم نکرد و وقتی بهش گفتم گفت همینه ک هست
منم دیگ اعصابم خورد شده بود نرفتم در مغازش
و گفتم من تو ماشین میمونم گفت هرجور راحتی
3 ساعت گذشت اما یه زنگشم نزد کجایی
منم عصبی تر شدم خیلییییی
زنگش زدم الکی گفتم اگ مزاحم کارتم برم خونه
گفت آره برو کار دارم و مشتری هست
منو میگی انگار کوچیک ترین آدم شده بودم
گفتم انقدر بیغیرت و لاشی هستی من شب تنها 1 ساعت تو بیابون برگردم
اونم بهم گفت روانی و بی درک
اما حالا طلبکار شده
وقتی منو میبینه تو قیافس، زنگمم نمیزنه ، پیامم نمیده
الان ناراحتی چیکار کنم