My Blueberry Nights (2007)
قصه از اینجا شروع شد که من یه آبمیوه ی خیلی جذاب گرفتم (که انصافا هم خوشمزه بود) و دوستم دید که روی پاکتش نوشته my blueberry nights و بهم گفت که این اسم یه فیلمه که چند ساله تو لیست فیلماییه که می خواد ببینتش و هنوز ندیده و بعد دیدم که انگار طراحی پاکت آبمیوه خیلی شبیه پوستر فیلمه و هی دوستم گفت وای از این ایرانیا با این تبلیغات تقلیدیشون ولی من فکر می کردم که خلاقانه س و خب اسم فیلم رو هم که نوشتن و دیگه اونقدرا هم پایمال کردن کپی رایت نیس و چیه خب مگه، فقط یه آبمیوه س، و بعد تصمیم گرفتیم فیلم رو ببینیم، و چون جود لاو هم توش بازی می کرد خیلی خیلی مصمم بودیم که فیلم رو ببینیم.
و بعد فیلم رو دیدیم و از اولش اصلا خوشمون نیومد. چون خیلی غیرواقعی طور بود و فیلمبرداریش به طرز اغراق آمیزی بد بود و بازی ها و دیالوگ ها شبیه تئاتر و نمایشنامه بود تا فیلم. و کلا انگار کارگردان اصرار داشت نشون بده ببینید من چقدر هنری و خاص و جذابم، در صورتی که ری....ده بود و آب هم قطع بود. و نیمه ی اول فیلم که خیلی خیلی حوصله سر بر و مزخرف بود. و قصه ی عاشقانه ش هم خیلی بیخودی و یخ و عق زدنی بود. و ما فقط به خاطر جود لاو و چهره ی فوق جذابش و لهجه ی بریتیش دلبرش می دیدیم. و من می گفتم نه قبول نیس، جذابی هم دیگه حدی داره، من دیگه اینجوری نمی تونم. و هی منتظر بودیم ناتالی پورتمن بیادش. و این بین یه سری داستانای بد و بازی های بدتر رو تحمل کردیم. و ناتالی پورتمن اومد و بازم بد بود. ولی خب باز قابل تحمل تر از قبلیا بود و داستانش کمی جذاب تر. و یه دیالوگش خیلی به دل من نشست و هی تکرارش می کنم تو چند روز بعدش. و کلا فقط جود لاوش خوب بود. همین.
ولی خب شما اگه رمانتیک خنک دوست دارید، ببینید. بلکی هم خوشتون اومد.