پارسال رفته بودیم رستوران، گارسون اومد یه خانم تقریبا خوشگل بود با یه عالمه آرایش. شوهرم برگشت با شوخی گفت این دختره هم خوب چیزیه ها(یه همچین چیزایی)
بعد من انگار ته دلم خالی شد باهاش قهر کردم اون هی گفت شوخی کردم و فلان و بلاخره از دلم درآورد. ولی تا الان هم هست ته دلم میگم این هیزه و ته دلم خالی میشه. دیشب باز بهش گفتم تو چرا اونشب اینجوری گفتی میگه من نگفتم من اصلا یادم نیست ، حتما منظورم چیز دیگه ای بوده
من الان نمیدونم چیکار کنم، احساس میکنم شوهرم به همه ی دخترا نگاه میکنه ، احساس میکنم مقایسه میکنه و اینا 😭