من پسرم بیماری خاص داره نمیخوام اسم ببرم
همیشه با خودم میگم چرا اینقدر باید بدشانس باشم
با اینکه این بیماری کاملا تصادفی هست و مادر هیچ نقشی نداره در به وجود آمدنش اما همیشه خودمو سرزنش میکنم آخه بچه دومم بود و وقتی باردار شدم همسرم شدید مخالف نگه داشتنش بود اما من یه جورایی باهاش جنگیدم سر نگه داشتنش
بعد با وجود اینهمه مراقبت خدا بهم یه بچه مشکل دار داد
یعنی تاوان ناشکری همسرم بوده؟
گاهی به خدا میگم دلمو بد شکستی