من یدونه پسر عمو دارم اسمش حامد هست ۱۷ سال ازم بزرگتره خودم ۱۷ سالمه از اول بچگیم همش اون باهام بازی میکرده برام شکولات خوراکی میخرید حتی قبل از طلاق مامان بابام وقتی تو شهر بابام زندگی میکردیم بهم درس یاد میداد شب یلدا پارسال من تصمیم گرفتم برم خونه مادر بزرگم پیش بابام باشم حامد هم اونجا بود بعد من رفتم تو اتاق کار داشتم بعد یهو حامد اومد گفتش به به توام چقدر بزرگ شدی چقدر دلم برات تنگ شده بود اینااا کلن یجوری نگام میکرد انگار یه حسی تو چشماش میدیدم نمیدونمممم همش فکر میکنم دوستم داره اخه فقط اونجا که بودم یریز چشمش بمن بود از اون روز تا الان همش بفکرشم دیگه داره دیونم میکنه
این حس طبیعی ولی خطرناکه. بهتره خودتو کنترل کنی و به فاصلهها و سن توجه کنی. اگر فکر میکنی داره به سمت رابطهای غیرعادی میره، فاصله بگیر و ازش دور بمون. این شرایط میتونه آسیبزننده باشه، پس خیلی مواظب باش.
سلام عزیزای دل 💛من دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینیام و با تمام وجودم اینجایم که کمکتون کنم . هدفم از حضورم در نی نی سایت اینه که بتونم همراه و همدل شما باشم تا هر مشکلی که ذهنتون رو درگیر کرده، زودتر و راحتتر حل بشه 🌱با استفاده از درسهایی که در این رشته خوندم و تجربههایی که توی این سالها به دست آوردم، سعی میکنم شنوندهی خوبی باشم و راهکارهایی رو پیشنهاد بدم که واقعا به دردتون بخوره ❤️اگه حس میکنی نیاز به کسی داری که با دل و جون بهت گوش بده و کمکت کنه، خوشحال میشم در کنارت باشم 🤗💬 اگه فکر میکنی نیاز به مشاوره بیشتری داری، میتونی به کانال تلگرامم سر بزنی. من هر روزه کتابهایی میخونم که نکات طلایی و کاربردی برای حل مشکلات روزمره و بهبود روابط به شما میده. این نکات رو توی کانال با شما به اشتراک میذارم.آیدی کانال: @Ravabet_Zan_Aramesh حتماً اگه مفید بود، با دوستات هم به اشتراک بذار!