بچه من خیلی بابایی شده
وقتی اون نیست خوبه و بازی میکنه ولی باباشو که میبینه میدو میره پیش اون...
باباشم حسابی لوسش کرده
باهاش بازی میکنه ماساژش میده
من ولی شب تا صبح بیداری میکشمو شیرش میدم ناهار شام صبحونه بچه جدا شوهر و خودم جدا و این غذاها همه کلی ظرف۰ح و مخلوط کن و... کثیف میکنه
اونم راه میره و مدام اشغال میریزه و وسایلشو اینور اونور پرتاب میکنه و همه خونه پر اسباب بازی
باباش سر وقت شب تا صبح میخوابه و اتاقشو جدا کرده من با بچه میخوابم
صبح پنج میره ورزش همگانی میاد یه سنگک میخره
بعد صبونه میره میخوابه تا ۹ بعدم میره سر کار تا ظهر ناهارشو میخوره میخوابه تا پنج و میره سرکار شب میاد
این وسط یه کوچولو با بچم بازی میکنه و همین بچمو بهش وابسته کرده!
من دارو میدم نمیخوره ولی از دست اون میخوره
پوشک اون بپوشه ارومه من نه
خوشه مردای قدیم کی میشستن سگ بشن موش بشن خر بشن برا بچه🥺
بچه هم نمیفهمه که اونکه داره زحمت میکشه منم
والله مادر من اصلا یو دهم من محبت نمیکرد که ما چقدر وابسته بودیم...
خدایی الان بیشتر بچه ها بابایی شدن! اونم به دلیل تازه نفس بودن مرداس ... چه موجودات خود خواهی😥🤧🤕