2777
2789
عنوان

فقط رهاش کن

53 بازدید | 0 پست

سلامت روانش داغون شده.

ذهنش مثل یه میدون جنگه.

آشفته‌ترین افکار، تاریک‌ترین وسوسه ها،  مسموم ترین فکرا ریختن توی سرش و نفسش رو بند آوردن.


اگه ببرنش پیش روانشناس، بهش هزارتا  برچسب مبخوره:

انگار که روحش زیر صدها لایه درد و فکر مسموم دفن شده.

هر آدمی دیگه‌ای جای اون بود، هزار بار تسلیم می‌شد و به وارش ادامه می‌داد.  . .

اما اون چی کار می‌کنه؟

اون می‌فهمه یه چیز خیلی بزرگ‌تری این وسط هست.

می‌فهمه که همه‌ی این طوفان‌ها، همه‌ی این تاریکی‌ها، همه‌ی این صداهای دیوونه‌کننده،

یه ریشه دارن: ذهنش.

می‌گه:

> «اونا خودِ من نیستن… اونا فقط صداهای ذهنمن… فکره، فکره، فکره…

و من دیگه بنده‌ی فکرام نیستم.

اگه ذهنمو خاموش کنم، اونا هم خاموش می‌شن.»

اون تصمیم می‌گیره نادیدشون بگیره

هر بار که یه فکر مسموم میاد، بهش لبخند می‌زنه و از کنارش رد می‌شه.

نه می‌جنگه، نه فرار می‌کنه.

فقط می‌دونه:

> «اگه باورش نکنم، اگه بهش اهمیت ندم من دیگه روانی نیستم.»

اون با ذهنش نمی‌جنگه، چون می‌فهمه ذهن جای جنگ نیست.

اون فقط رها می‌کنه.

و کم‌کم،

آروم‌آروم…

زخم‌هاش شروع می‌کنن به بهبود.

نه چون دنیا بهتر شده…

بلکه چون اون یاد گرفته چطور با درون خودش صلح کنه.

و این یعنی قوی بودن.

یعنی رستگار شدن از جهنمی که کسی جز خودش درک نمی‌کنه.

فقط نادیدش بگیر اون فکرارو دیگه وجود ندارن دیگه روانی نیسی دیگه مشکلی نداری !🤍

.

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

دوستی

hope__ | 2 دقیقه پیش

میلی خرید طلا

aida2021 | 10 ثانیه پیش
2791
2779
2792