2777
2789
عنوان

نامعلوم

19 بازدید | 0 پست

عکس ها رو نگاه میکردم من تو خانواده پدریم هیچ ارزشی ندارم الان دیدم با دختر عمم چقدر خوبه تو روش میخنده به خدا هیچوقت بد نبودم یعنی خیلی مظلوم بودم ۱۰سالم بود برگشت گفت چیه نشستی پاشو کار کن کلی حرف حواله ام کرو منم بچه بودم تازه این خونده بودیم حتی نمیدونستم معنیش چیه برگشتم شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه اومد با سیلی زد تو صورتم سر یه بشقاب که عمدی نشکوندم گفت لعنت به اونی که تو رو تربیت کرده منظورش مادرم بود

او با قلمش طرح نگار می نویسد از هفت جهان رنگ دلخواه می نویسد حال که در این حالم به قلمش باور دارم خوش می اید ز دلم برون می رود غم دروت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792