من از آقام امام حسین علیه السلام قوربونش برم بعد از دو رکعت نماز خواستم که بهم بگه مشکل زندگیم چیه چرا شوهرم هیچیش نیس ظاهرا اما من همیشه ناراحت و ناراضیم شب بیدلیل رفتم جیب شوهرمو گشتم قرص توش بود قبلا گفته بود برا گل و گیاهه باور کرده بودم ایندفه خواستم بهش گیر الکی بدم بیدارش کردم گفتم اینا چین خلااااصه طی ماجراهایی فهمیدم متادونه و سالها اعتیاد داشته و...
مشکلم رو فهمیدم و اگه خدا بخاد داره ترک میکنه ولی از اونهمه احساس سردرگمی خلاص شدم به لطف آقام