سلام خدمت همگی من الان 20 سالمه و حدودا 3 ماه دیگه وارد 21 سالگی میشم این متن رو صرفا برای یادگاری برای خودم و همچنین گرفتن راهنمایی از افراد این سایت مینویسم
به نظرم 20 سالگی به بعد خیلی عجیبه دیگه کسی کاری به این موضوع نداره شغل پدر و مادرت چیه خودت یک شخصیت نسبتا مستقل داری از بیست سالگی به بعد باید درباره کارایی که خودت انجام دادی بگی نه کارایی که پدر و مادرت انجام دادن
به سال های گذشته که نگاه میکنم تمام معلما من رو با شغل پدرم و همچنین انجمن بودن پدرم و فعال بودن مادرم در فعالیت های مدرسه میشناختن اما توی دانشگاه الان استادا فقط و فقط من رو میشناسن من رو به خاطر خودم به خاطر سوالاتی که میپرسم به خاطر کنجکاوی های علمیم یا پیگیری هام و...
از این سن به بعد خودت با تصمیمات زندگیت رو تغییر میدی پدر و مادر نمیتونن ایندت رو تغییر بدن یا دربارش تصمیم بگیرن فقط خودتی و خودت میتونی تصمیماتی بگیری که ایندت رو نابود کنی یا اینکه با تصمیماتت در اینده بدرخشی
در کل به نظرم 20 سالگی به بعد یا به بیان دیگه دهه ی سوم زندگی یجورایی کنترل زندگیت دست خودته و این هم هیجان انگیزه و هم ترسناک
این دید اینده منی بود که تازه دارم وارد دوره ی سوم زندگیم میشم اگر تجربه ای حرفی سخنی یا موردی رو دوست داشتین بهم بگین خوشحال میشم بخونم
و حس و حال خودم برای این مرحله از زندگیم همون طور که گفتم هم پر از هیجانم و هم میترسم بابت این استقلالی که بدست اوردم.