بچهها اون یه کارگر ساده هست که میره سرکار و برمیگرده چون بچه ارشد خانواده هست و پسر تکه بچه خونگی بار اومده
همین الان که ۳۰ سالشه پدرش مدام چکش میکنه و تو کارها کمکش میکنه
من ۲۵ سالمه همیشه مستقل بودم کار کردم خرج خودمو درآوردم از نظر فکری و شخضیتی به کسی نیاز ندارم و خودکارم
نمیتونم بهش تکیه کنم
تو نامزدی میخواستم به هم بزنم نزدم ولی الان میبینم وای چقد این بچه سسته و اصلا نمیتونم به عنوان تکیه گاه روش حساب کنم