دم اذان در حال دعاکردن ی لحظه رفته بود تو خواب و بیداری از مراسم عرفه از حرم حضرت ابالفضل داشتن برمیگشتند هتل توی ون در حال دعا بوده ک آقا دست مارو بگیر
گفت کلا چند ثانیه بوده خواب نبوده کامل چشماش بسته بودن اما گوشاش صداهای اطرافیان و میشنیده
ی لحظه چشاش بسته شده خودشو جلو ۶ گوشه دیده
ی آقایی با لباس سفید جلوشه دستشو دراز کرده سمتش اون بنده خدام سریع دستش اون آقا رو گرفته گذاشته روی سرش و بعد چشماش وا شده دیده توی ونه
گفت چهره ندیده اما ی انگشتر در نجف دست اون آقا بوده
بعد اون سفر همین ک برگشته بود ی حاجت خیلی بزرگم گرفته بود
خیلی براش سواله ..بنظرتون اون آقا کی بوده ؟