عزیزم من قبلا یه ازدواج ناموفق و داغون داشتم خودمم درس نمیخوندم با کمک قانون جذب و تغییر دادن ذهنیتم و تصور اتفاقات خوب تونستم از اون رابطه سمی قبلی جدا بشم وبرم دانشگاه و درس و کارمند شدم الان و بعد شروع کردم به تصور یک همسر ایده آل در دنیای واقعی هم خودم رو سعی کردم در اون شرایط قرار بدم و خداروشکر تونستم با یه پسر مجرد که سه سال از خودم بزرگتره و کارمند و با پرستیژ و در عین آل خوشتیپ و زیبا ازدواج کردم هر کسی منو میبینه میگه عجب شانسی خیلی شوهرت سر تر از تویه چجوری آنقدر دوستت داره من فقط ذهنم رو عوض کردم خیلی تاثیر گذاشت الان هم دارم روی خونه ایده آلمون فکر میکنم