داداش بزرگم یک موتور به داداش کوچکترم فروخته زیر قیمت این کم پول داشته داداش بزرگم گفته بقیه شو سفته بده چون موتور مال زنمه اکه یک اتفاقی افتاد بتونه پولشو بگیره.اینا لهشون برخورده باموتور رفتن بیرون همون روز خوردن زمین.عروسمون که از داداش بزرگم بدش میاد گفته تقصیر اونه.پدرم وقتی این حرفها رو شنیده مساله تصادف و خوردن زمین اینا رو به من نگفته .چون از دست داداش کوچکترم دلخوره.عروسمون به من زنگ زد شکایت چرا بابات به شما نگفته ما تصادف کردیم من گفتم من نمیدونم.زنک زدم به بابام دیدم اینا بدگویی اون یکی داداشمو کردن بابام خیلی عصبانیه.فردا میخوام برم عیادتشون به نظرتون باز بحث مطرح شد چی بگم؟ اخه شوهرمم هست