با برادر شوهرم رفتم کوه برادر شوهرم با موتور بود ادای لات هارو درآورد که با موتور بیاد پایین ما فکر کردم شوخی میکنه آما آمد پایین وسط کوه از موتور پرتاب شد سرش خورد تو سنگ با سر آمد پایین ما که رفتیم پایین نمیتونست حرکت کنه رفت بیمارستان همه جاش شکسته و زخمی شده بود چند ماه تو خونه زمین گیر شد حالا جاریم میگه تقصیر شماست شما مارو بردید اونجا
دانشجوی روانشناسی. علاقهمند به گربه ها، کتاب ها، هنر و ادبیات ژاپنی. در حال خواندن برای کنکور ارشد و در آرزوی مهاجرت به یکی از کشور های اسکاندیناوی. بسیار خودشیفته، غرب زده و وسواسی. من روانشناس نیستم. من فعلا سال دومم و حتی بعد گرفتن مدرکم قرار نیست درمانگر بشم. پس لطفا رو حرف من در حد کاربر عادی حساب کنین.
گاهی ازم میپرسن چی با خودت زیر لب میخونی ؟!... در جواب میگم آیت الکرسی❤️ آیت الکرسی برای همه چی ...تو خیابن اموبولانس ، ماشین پلیس ، آتش نشانی میبینم...میخونم... از جلو بیمارستان،زندان رد میشم...میخونم... از قبرستون رد میشم...میخونم...آدم نیازمند میبینم ... میخونم ...حتی واسه تک تک لباس هایی که میدوزمو میدم دست صاحبش هم میخونم... میخونم...میخونم به این نیت که خدا سلامتی بده ، رفع گرفتاری کنه ، امانت به سلامت برسه...میخونم برای اینکه برسه به داد کسی که نیاز داره...خدارو چه دیدی...شاید اینطوری گره از کار منم وا شد