قبلا بابام کیش کار میکرد زندگیمون خیلی بودولی بابای لعنتی زن بابام هی زنگ میزد بیا من و خواهرم اولتر با عموم اومدیم از هیچی خبر نداشتیم بعد چند ماه بابا ومامانم اومدن شهرمون بابام تعمیر کار ماشینه اومد ماشین تعمیر میکرد داییم معتاد بود اونموقع ما تو یه خونه زندگی میکردیم یکی از وسایل ماشین بابام گمشده بود همین بهونه شد که ما از اون خونه بریم ولی جالبش این جاست پدر زن بابام دنبال خونه میگشت حالم ازش بهم میخوره
شما هم تا میتونید بهش تیکه بندازید زنیکه پررو
بچه هایی که هر جا بابام میرفت باهاش بودیم
وااای یعنی بابات زن گرفته بعد هم اورده تو خونه پیش مامانت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟،...ببخشیدا ولی بابات خیلی بی چشم و روئه...از روی مامانت و شماها خجالت نکشید واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آخی عزیزم هفده سالته
تو شهرتون چندهمسری طبیعیه؟ مادرت چطور اجازه داده؟ قانونا میتونسته شکایت کنه
بابام خیانتی نکرد همش تقصیر ودوستش و پدر زنش بودجالبش اینجاست دوست بابام اونم میخواست زن بگیره حدم خواهر زنه بابام رو ولی زن اون ماشاالله خیلی سر زبون داره رفت دره خونشون آبروشون برد شوهرشم جرات نداره رو حرف زنش حرف نمیزنه
اون یکی خواهرزن بابام زندیگیش رو ویرانه های یکی دیگه ساخت الانم سال به سال بچه میاره
من حالم بهم میخوره از شخصیت اون زنای کثیفی که میان بساط زندگیشون رو .....
روی زندگی مردم پهن میکنننن...واقااااخاک دو عالم تو سرشون
مگه میشه به زور اومد زن کسی شد که زن داره خب حتما مرده پا داده که اونم اومده خانومی میکنه رو زندگی مامانت البته ببخشید که اینجور میگم ولی به نظر من بابات خیانت کرده نه به مادرت و شما بلکه به خودش به خاطر عذاب شما
ذات کثیف مرد و زن نمیشناسهههه ..ادم کثیف توی 2 تا جنسیت هست......
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
