وای بچه ها پسر عمم دیشب شام اومد خونمون با عمم اینا بعد شوهر من چند دقیقه رفت پارکینگ ماشینشو جا به جا کنه من چایی اوردم واسشون گذاشتم روی میز زیرش ی کتاب بود یهو پسر عمم که چهار سال ازم بزرگتره بهم گفت الهی دورت بگردم عمویی اینو نزار اینجا وای از خجالت آب شدم بعدشم هزار بار دیگه قربون صدقم رفت جلوی شوهرم یا یهو نگاهش میکردم میدیدم از قبل زل زده بهم عمم هیچی بهش نگفت همش میترسیدم شوهرم چیزی بگه دعوا بشه حالا شوهرم از دیشب باهام حرف نمیزنه انگار تقصیر منه😐😐
🌹وقتی خدا خواست یوسف را از زندان نجــات دهــد صاعـقهای نفرستـاد تـا درِ زندان را از جای بکند، بلکه در آرامش شـب درحالیکه پادشاه در خـواب بود رؤیایی بسوی او روانه کرد. 🍀پس بـه خدایت اطمینان داشته باش. 🌹فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أ️مری الی الله ان الله بصیر بالعباد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اگه تونستم کمکت کنم یا خندرو رو لبات اوردم از ته دلت برای زندگیم خوشبختیو بخواه💔⚘ ممنون میشم.....بالاخره منم یه روزی میام تایپیک میزنم عکسه خونمو میزارم 🤗 میگم این همون خونه ایی که یه عمر ارزوشو داشتم یه سقفی واسه خودمون باشه.