خودتو ناراحت نکن, منم همچین روزی رو تجربه کردم, چنان غرورم شکست که چند وقت از خودم متنفر بودم که چرا بهش دل بستم و باهاش چهار سال دوست شدم, ولی خدا شاهده خدا واسم جبران کرد, هم اومد منت کشی و رک بهش گفتم گمشو درحالیکه فکر میکرد پیر میشم و منتظرش میمونم, چنان کوبوندمش که باورش نمیشد, هم یکی اومد سر راهم که یه تار موشو با صدتا مثل قبلی عوض نمیکنم