یه مردی بوده ب نام حسن موصلح جمکرانی تو این زمین های که الان مسجد هست گندم میکاشته بعد یه شب یارهای امام زمان میرن دنبال حسن مصلح جمکرانی به دستور آقا میگن بیا اقا کارت داره میبرنش همنجای که الان مسجدهست میره میبینه یه جوون خوش قدوبالا هست امام زمان بوده امام زمان بهش میگه اینجارو قفل و زنجیر کن مسجد بشه مردم خودشون رو بااون قفل زنجیر تبرک میکنن شفا میگرفتن بعدش مردم هی علاقمند میشن کمک میکن یه مسجد کوچیک میسازن بعدش هی بزرگ و بزرگ تر میشه تاالان شد این مسجد باشکوه🌹
راستش من تا حالا نرفتم به امام زمان بگم فلان حاجت من رو براورده کن همیشه ظهورخودش رو خواستم منم تنها حاجتم این که قبل از مادرم بمیرم فقط همین دوتا رو ازش خواستم
عزیز دلمی شدی بهترین دوستم دیگه... مگه میشه یادت ببرم دیگه تورو.منم سمانه ام...اسمت هم که قربونش اسم مادر صاحب الزمانه..به حق خودشون هردومون حاجت روا..هر وقت رفتی حرم دعام کن..منم دعات کردم ومیکنم بازم. به خدا باردار بشم فقط تا اخر عمرم دعاگوت میشم... الانم کلی دعات میکنم که هرچی خدا میخای بهت بده
نی نی اخه پس کی میای🥺 اگه بدونی آبجی برات چیا خریده اگه بدونی مامان یواشکی برات چیا خریده زودتر بیا..اگه بدونی آجی تو راه مدرسه همش میگه چرا من فقط تنهام بیا دیگه.👧👶🏻👨👩👧👧خدایامنتظر معجزه بزرگت هستمهرکی امضام و خوند واسه حاجتم یه صلوات مهمونم کنه....انشالله یه روزی تیکر بزارم بگم دیدین منم باردار شدم خدایا سپردم دست خودت خودت درستش کن