در رو بازکردم یه خانم ک نمیشناختمش احوالپرسی گرم کرد و گفت داری ۱بسته مرغ بهم بدی...گفت نه..شوهرم هم خونه بود...گفت خب یه چیزی بهم بده...۲متر هیکلش بود...۱۰۰کیلو وزن...هییبکلی...بدون تعارف سرش انداخت پایین اومد تو...شوهرم گفت یاالله...بچها لباس نامناسب تنشونه...خانمه گفت مزاحم نمیشم میرم...بحالت دلخوری...پول و برنج بهش دادم...ب شوهرم گفتم ضایعش کردی. گفت آخه نمیشناسیمش چرا سرش انداخت پایین اومد پر رو....گفتم دلش شکست...میگه شاید من خونه نبودم...با این هیکلش اگه خفتت میکرد چی...
شوهرت راست میگه
حق باهمسرت درست میگه نمیشناسیش که
ممکن بود بلایی سرت میاورد
خب اینهمه خبر و روزنامه و اینیتا نمیدونی خفت کردن همینجوریه خودشو میندازه تو.. تو رو به بهانه یهچیزی میفرسته داخل میاد داخل خفتت میکنه خیلیاشونم همراه مرد دارن.... کوچه بغلی مارو یه زن و دختر جوون و خفت کردن بی عفتشون کردن بیشرفا
😒😒😒😒دیگ راه ندی
این دیگ هیچی نداشته بگه
وا این دیگه چه پررو بود
شاید قصد بدی داشت،دید شوهرت هست کاری نمیتونست بکنه رفت.
حق با شوهرته
ول کن بابا
حق با همسرت منم این اتفاق افتاد اصلا اجازه ندادم بیاد تو
خدا بت رحم کرده
جستی ملخک
بازم خوبه شوهرت بوده وگرنه واویلا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
