2777
2789
عنوان

دیشب

45 بازدید | 2 پست

جایی دعوت بودیم تو جمع قریبه بودم یه پسری نشسته بود روبه روم گاهی هم نگام می‌کرد اونم با فامیل ها غریبه بود خیلی ساکت بود رفتنی خداحافظی کرد با پدر من و عموی من پدر من گفت امیر ماشین داری یا برسونمت گفت مرسی دارم پسره ۱۹سالش بود تا بیرون همه فامیل رفتن که سوار ماشین خودشون بشن این پسره سوار یه سانتافه شد ما همینجوری موندیم تو راه از بابام پرسیدم این پسره کیه گفت باباش نزول خوره خیلی ملک دارن تو کرج اخه ما کرجیم بابام گفت خود پسره هم نزول خوره میگفت مامانش مرده اصن بابا رفت و آمد نداره با فامیل پسرش هم تازه بعد از چند سال دیدن ولی خیلی پولدارن خیلی ولی بابام میگه من تو مهمونی به امیر گفتم پول حرام روزی نداره گفت عمو جان میدونم خودم شما اگه همچنین موقعیتی پیش بیاد براتون چه حسی به پسره دارین ؟

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز