اومدیم شهرستان فردا باید برگردیم و پس فردا برم سرکار
اینجا خوابم بهم خورده و آب به آب شدم پوستم افتضاح شده و زیر چشام گود و کبود شده
بی دلیل با مامانمم دعوام شد و عصبی ام
۲۲ام ام تولدمه
حس آدم بد بودن دارم
از خودم بدم میاد
روزی بنده ای از خدا پرسید اگر سرنوشت من را از قبل نوشته ای پس چرا دعا کنم؟خدا رو کرد و گفت شاید نوشته باشم هرآنچه او دعا کرد...🤍. خدا من نمیدونم چی قراره پیش بیاد خودت کمکم کن دستمو ول نکن میدونی جز تو امیدی ندارم:)🤍🌊شکرت خدایا. ۲۳مهر۱۴۰۳