خیلی ناراحتم اونقدر که دیشب فقط اشک میریختم .بخدا به هیچکس تا حالا در مورد بچه شون حرفی نزدم ولی همه فامیل حتی فامیل خودم مسخرم میکنن.چندبار جوابشون دادم .دو شب پیش هم دوباره همین جریان پیش اومد و جواب دادم بچه مال منه و منو شوهریم دوست داشتیم دختر داشته باشیم.با لحن توهین امیز جواب داد شتر در خواب بیند پنبه دانه.خیلی اون لحظه از درون دلم شکست ولی به روی خودم نیاوردم و با لبخند جوابشو دادم.بعد از اون روز دیگه تصمیم گرفتم هیچ مهمونی فامیل شوهرم و فامیل خودم شرکت نکنم .اینجوری حداقل باعث ناراحتی خودم و تاثیر روی دخترم نمیشن.الان که دارم این متنو مینویسم اشکم اومده .پیش خدا شکایت همشونو کردم که اینجوری دلمو شکوندن.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
واااا چه سطح شعور و سواد اطرافیانت پایینه. چقد بیشعورررن اه .... اتفاقا پسر بعد ازدواج دیگه اختیار سرزدن به پدرمادرشمدست خودش نیس ولی این دختره که همیشه برای پدر مادر میمونه. این حرفا مال عصر جاهلیته اینا هنوز جاهل موندن
به خدا😍😂تمام زندگيشونم شده دخترشون من حالا بهش ميگم بابا ديگه لوسش نكنيد بزرگ ميشه از اين دختر لوسا ميشه مامان و بابا و دوتا داداشا همه جملگي عاشق اين نفس كوچولو شدن😍😂